هفته ای یکبار من به عنوان مراجع با دوست و کوچ گرانقدرم آقای محمد رضا ترابیان جلسه کوچینگ داریم .
قرار این هفته ساعت 7 عصر بود .
قبل از شروع جلسه هر چقدر تلاش کردم که موضوعی انتخاب کنم برای این جلسه نتوانستم !
جلسه شروع شد .
به کوچم گفتم که من امروز موضوع مشخصی ندارم اما از چالش این روزهایم می گویم تا بتوانم با کمک شما موضوع جلسه را به صورت دقیقی مشخص کنیم .
چالش من یک الگوی تکرار شونده در رفتارم بود که ناخود آگاه مرا از حرکت باز می داشت .
دقیق تر بگویم
امروز ظهر به بعد دچار یک نوع بی حرکتی و انفعال در خودم شدم . با اینکه کارهای زیادی داشتم اصلا دلم نمی خواست کاری انجام بدهم . اگر هم دلم می خواست کاری انجام بدهم انگار که نیروی لازم برای به حرکت در آوردن ماشین عمل گرایی ام را نداشتم .
این نوع انفعال را به صورت یک الگوی تکرار شونده رفتاری می بینم که یک ماهی است در من قوت گرفته و چند روزی یکبار به سراغم می آید .
از این حال و هوایم گفتم و آقای ترابیان با بهره گیری از پرسشگری و چند ابزار قدرتمند کوچینگ به من کمک کردند تا بفهمم که چه می خواهم !!
اینگونه فهمیدم که مهم ترین مساله برایم این است که ریشه این الگوی تکرار شونده را بیابم تا بتوانم برایش کاری بکنم . ( این شد موضوع جلسه )
گفتگو چندین دقیقه ادامه پیدا کرد .
با کلی پرسش روبرو شدم و پس از عبور از این ها و با باز خوردهای دقیق آقای ترابیان به این جا رسیدم که من در گذشته با رفتار هایم ( مرتبط با موضوع ) به بخشی از نیاز هایم پاسخ می دادم اما جالب اینجا بود که من متوجه شدم این نیاز ها به مرور زمان تقویت شده اند اما پاسخ من به آنها به همان صورت قبلی باقی مانده است !!
به عبارتی از یک ماه قبل تاکنون که این الگو تکرار می شود ، پاسخ متناسبی به نیاز هایم داده نمی شود !
پرسشگری کوچ در مورد نیاز هایم
من از نیازم به جشن گفتم .
کوچ از من پرسید آیا نیاز دیگری هم هست ؟
با کمی فکر کردن هیجان زده از نیازم به گرفتن بازخورد بیشتر و موثر تر گفتم !!
انگار که نیازم به بازخورد را نادیده می گرفتم و حالا به یکباره این نیاز را در درونم یافتم !!
حیرت زده ازینکه به این آگاهی رسیده ام به توضیح هر کدام پرداختم
( در اینجا منظورم از جشن تا حدودی بهره مندی و شادمانی بعد از هر اقدام است و از طرف دیگر من به باز خورد های بیشتر از افراد بیشتری نیاز داشتم )
و بعد از اینکه سطح شور و انرژی در بدنم بسیار بالا آمده بود با کمک کوچ به تعریف اقدام لازم در راستای این آگاهی جدید پرداختم .
چند اقدام را برای خودم در نظر گرفتم و گفتم
یکی از آنها که در مورد بازخورد بود این بود :
تصمیم گرفتم لینک نوشته های جدیدم را برای آقای ترابیان بفرستم و از ایشان بازخورد بگیرم
ایشان هم استقبال کردند
مابقی اقدام ها هم تعریف شدند و با حال خوشایندی جلسه به پایان رسید !
بعد از جلسه لینک را برای آقای ترابیان فرستادم
و ایشان هم ساعتی نگذشته بازخورد بسیار شگفت انگیزی برایم فرستادند که هم آموزنده بود و هم شور انگیز !!
گویا آنچنان بوده برایشان که همان موقع با فرزاندانشان دوباره خوانده اند و آنها هم بازخورد مثبتی داشتند !!
در ادامه جناب ترابیان به من گفتند اگر موافق باشم بعضی از پست هایم را با صدای خودشان پادکست کنند و آنرا منتشر کنند !!
حقیقتا به وجد آمده بودم !!
هیجان زده بودم از این تصمیم آقای ترابیان
و شگفت زده بودم از اعجاز کوچینگ !!
از شگفتی بازخورد و نیازی که مدت ها بود به درستی ندیده بودم و در آن حال همزمان جشن و بازخورد را یکجا آن هم به این شدت و غلظت دریافت کردم !!
به گمانم حالا که ریشه آن رفتار را یافتم می توانم آن الگوی تکرار شونده را بر هم بزنم و طرحی نو در اندازم !!
سپاس از جناب ترابیان با کوچینگ حرفه ای و حمایت های بی دریغشان