احساس توانمندی یکی از مولفه های بسیار مهم در عزت نفس است
احساس توانمندی، احساس اعتماد به توانایی های خود و توانایی مواجه شدن با چالش های زندگی است .
اگر بخواهید احساس توانمندی تان را ارزیابی کنید، چه نمره ای (از یک تا صد) به آن می دهید ؟
در این مطلب می خواهم توجهتان را به گفتگوهای درونی و اثر آنها بر احساس توانمندی تان جلب کنم
به این جمله ها توجه کنید :
دسته اول :
این بار هم مثل دفعه های قبل نمیتونم به خوبی انجامش بدم
بازم باید تلاشی کنم که برام اصلا ساده و خوشایند نیست !
من نمیدونم چرا باز هم درگیر همچین مساله ای شدم !
این کار زیادیه من اصلا نمی تونم کاری بکنم
من نمی تونم حرف و احساسم رو به فلانی بگم
میدونم که نمیشه ولش کن
چه کاریه آخه
اگر شما هم چنین جمله هایی را در گفتگوهای درونی تان تجربه می کنید، معمولا با چه احساس هایی همراه است ؟
دسته دوم :
با اینکه این بار هم این مساله درگیری زیادی برام ایجاد می کنه اما تلاش خودم رو می کنم.
چه کاری لازمه انجام بدم که مساله ای که بارها تکرار شده دیگه تکرار نشه ؟
اگر دفعه های قبل نتونستم به خوبی انجامش بدم، مشکل چی بوده ؟ این بار چیکار کنم که بتونم بهتر از دفعه های قبل انجامش بدم ؟
من تلاش خودم رو می کنم.
درسته که اون مشکل خیلی بزرگه و ممکنه آسیب های زیادی برام داشته باشه اما من توانایی این رو در خودم می بینم که در حد توانم بتونم مدیریت کنم شرایط رو تا وضعیت بهتری ایجاد بشه
من کاری که از دستم بر میاد و امکانش رو دارم، انجام میدم
این جمله ها معمولا با چه احساسی همراه هستند ؟
هر کدام از دو دسته گفتگوی های بالا می توانند احساس های متفاوتی را در ما ایجاد کنند و بر عملکرد ما تاثیر بگذارند
البته لحن و قدرت بیانشان هم تاثیر خودشان را دارند !
باری
احساس توانمندی ما به میزان عزت نفس ما بستگی دارد و هر چقدر عزت نفس قدرتمند تری داشته باشیم، احساس توانمندی بیشتری را تجربه میکنیم
هر چقدر هم که تلاش کنیم گفتگو های درونی ما در جهت تقویت احساس توانمندی مان باشد و بر عملکرد ما تاثیر مثبتی داشته باشند ، گامی در جهت تقویت عزت نفسمان برداشته ایم .
گفتگو های درونی بر فکر، احساس و عملکرد ما بسیار تاثیر گذارند !
پی نوشت یک :
گاهی اوقات این گفتگو های درونی نشات گرفته از الگوهای روانی ما و بصورت ناخودآگاه هستند. ممکن است لازم باشد برای ایجاد بهبود در آنها بررسی تخصصی و دقیقتری انجام شود . اماآگاه شدن از وجود چنین گفتگوهایی گام اول برای ایجاد بهبود در آنهاست !
پی نوشت دو :
یادمان باشد که توهم توانمندی نداشته باشیم همچنان که نمی توانیم یک خودرو را با دست از زمین بلند کنیم، نمی توانیم یک باره به فرد متفاوتی تبدیل شویم یا کارهای بزرگ را به یکباره انجام دهیم !
4 Comments
فکر میکنم اکثر مواقع جزو دسته دوم هستم ، وقتی افکار و واگویه ها و جملات امیدوارانه تری بکار میبرم ، حس بهتری دارم وکارم رو هم بهتر انجام میدم و از خودم راضی ترم.
و با خوندن مطلب شما یاد گرفتم که این حس اسمش حس توانمندیه
سپاس
عالی
بعبارتی احساس توانمندی رو با اینجور جمله در خودت ایجاد می کنی
دقیقن به تاثیر گفتگوهای درونی پی بردم و بارها تاثیرشون رو دیدم. چه اوقاتی ازجنس سرزنش بودن و منفی نگری چه اواقتی که از جنس حمایت و مثبت اندیشی… و یکی از تمریناتی که هروز با خودم انجام میدم دستگیری اندیشههایی است که از دسته اول هستند و تلاش برای تغییرشون به نگرش و دیدگاهی مثبت و حامی.
زنده باد
این تمرین خیلی می تونه موثر باشه
هر چقدر که آگاهی مون رو نسبت به گفتگوهای درونی بیشتر کنیم و هر کجا که لازم باشه در اونها تغییری ایجاد کنیم، احساس توانمندی متفاوتی رو تجربه می کنیم که می تونه بر کیفیت عملکرد و دیگر احساس های ما هم بسیار اثر بخش باشه