از دروغ هایی که به خودمان می گوییم آگاهیم ؟
آیا شما هم به خودتان دروغ می گویید ؟ اگر جوابتان به این پرسش منفی است، شما دروغ گفته اید، هم به ما و هم به خودتان !!
می خواهم شما را دعوت کنم به نوشتن از دروغ هایی که به خودتان می گویید
قرار است لیستی آماده کنیم و دروغ هایی را که خودمان می دانیم به خودمان می گوییم را یادداشت کنیم، این دروغ ها می توانند خیلی ساده و روزمره باشند و یا شاید هم خیلی بزرگ یا بهتر بگویم خیلی هم شاخ دار !
از دروغ های ساده ای مثل وقت نمیکنم/ نمی توانم / در توانم نیست گرفته تا دروغ هایی شاخ دار !
مثلا تصویری دروغین که از خودمان ساخته ایم و برای خودمان مدام تداعی می کنیم و گمان می کنیم که با وجود این تصویر ما خودمان را می شناسیم غافل ازینکه ما تصویری دروغین از خودمان را سراغ داریم و به دروغ خودمان را اینگونه می شناسیم و احیانا این گونه خودمان را به دیگران معرفی می کنیم !
من آدمی هستم که هیچوقت بدیِ کسی رو نخواستم
من همه تلاش خودم رو کردم
من آدم مهربونی هستم و آدمها از مهربونی من سو استفاده می کنن !
حتی برداشت هایی که از شرایط می کنیم هم می توانند دروغ هایی باشند برای ما
شخصی با کمی اخم به سراغ شما می آید، برداشت شما این است که او از شما عصبانی است و احتمال دارد که در ذهنتان کلی دلیل و بهانه برای این عصبانیتش پیدا کنید، در حالی که ممکن است او اخمش بخاطر مساله ای باشد که چند لحظه قبل از اینکه شما را ببیند برایش پیش آمده است و او اگر هم عصبانی است هیچ ربطی به شما ندارد ! خدا می داند تا فهمیدن چنین واقعیتی چقدر به خودمان دروغ گفته ایم یا حتی خودمان را تخریب کرده ایم یا خودمان را مقصر پنداشته ایم ! دروغ پشت دروغ !!
نوشتن از دروغ هایمان، کشفی است که می تواند ما را آگاه تر کند و اگر بخواهیم توسعه بیابیم و رشد کنیم، لازم است انتخابمان این باشد که صداقت بیشتری با خودمان به خرج بدهیم !
نوشتن از دروغ هایمان، اولین قدم است (آگاهی یابی) برای رفتن به سوی صداقت بیشتر با خویشتن !
پ.ن : عنوان این نوشته را از کتابی با همین نام نوشته جان فردریکسون الهام گرفته ام !
در حال خواندن این کتاب هستم و لازم است توضیح بدهم که آنچه در این نوشته خواندید بر گرفته از مطالب کتاب نیست و خودم آنها را نوشته ام .
در پستی جداگانه به گزیده هایی از این کتاب اشاره خواهم کرد !