حتما شما هم در معرض توصیه ها و نصیحت های زیادی از افراد مختلف قرار گرفته اید. جالب اینکه بسیاری از این توصیه ها اگرچه ممکن است کاملا درست باشند اما برای شرایط فعلی ما کاربردی و موثر نباشند!
مثلا فردی را در نظر بگیرید که به سفر رفته و عکسی از سفرش منتشر می کند و با چند جمله در کپشن توصیه می کند که همیشه از زندگی لذت ببر و همیشه در لحظه حال زندگی کن . اگر در سفر و مشغول خوش گذرانی نبود و درگیر سختی های زندگی بود آیا باز هم چنین توصیه ای می کرد ؟
یا فردی را در نظر بگیرید که چند سالی از ما بزرگتر است و به ما می گوید که من در سن الان تو که بودم فلان کار را کردم و موفق هم شدم و تو هم حتما همین کار را بکن!
غافل از اینکه شرایط سالهای قبل، شخصیت ما، درک و فهم ما، مسائلی که ممکن است وجود داشته باشند و … ممکن است تفاوت های چشمگیری با گذشته فرد داشته باشند!
به همین دلیل هم ممکن است باعث شود که اساسا آن توصیه نه تنها مفید نباشد بلکه آسیب زا باشد یا اصلا کارایی مناسبی نداشته باشد
این قبیل توصیه ها را هم در فضای اینستاگرام و شبکه های اجتماعی و هم در فضای زندگی می بینیم و می شنویم .
اینکه برای همه افراد حاضر در پیج یا مخاطبان یک توصیه واحد ارائه می شود آن هم در شرایطی که هر کدام از مخاطبان در شرایط منحصر به خودشان قرار دارند، کمی پیام را گمراه کننده میکند!
تیلور سوئیفت در جایی گفته بود :
هیچ گاه کسی را نصیحت نمیکنم، مگر اینکه خودش بخواهد . چیزی که آموخته ام و احتمالا تنها نصیحتی که برای عرضه کردن دارم ، این است که بر اساس تجربیات شخصی خودتان نصایحی نطلبیده به دیگران ارائه نکنید .
بسیار مهم است که ما به جای اینکه بخواهیم به کسی توصیه بکنیم بدون اینکه او از ما خواسته باشد یا بدتر از آن علاوه بر اینکه او از ما نخواسته، ما توصیه ای فله ای را برای عده ای از افراد و مخاطبان ارائه کنیم؛ تا حدی به تشخیص موقعیت فعلی فرد یا افراد مقابلمان بپردازیم.
بهتر است نیاز و موقعیت فعلی اش را بهتر شناسایی کنیم و بعد در صورت لزوم توصیه خودمان را ارائه کنیم !
آن هم اگر آن فرد بخواهد که ما به او توصیه ای بکنیم !
گفتگو و همدلی امکان هایی هستند برای اینکه نیاز فرد مقابل و موقعیتی که در آن قرار دارد را بهتر تشخیص بدهیم. ممکن است بفهمیم که اصلا آن شخص نیازی به توصیه ما ندارد!
شاید آن فرد فقط به همدلی ما و گوش دادن ما به حرف هایش نیاز دارد و در آن شرایط کمک بیشتری از ما بر نیاید !
اگر هم لازم باشد ما توصیه ای بکنیم با وجود گفتگوی موثری که انجام شده، توصیه دقیق تر و مناسب تری می توانیم ارائه کنیم .
2 Comments
نکته مهمی بود.
برام پیش اومده که فردی از تصمیمش بهم گفته و برای من تا حد زیادی روشن بوده که داره اشتباه می کنه ولی چون نظری از من نخواسته من هم چیزی نگفتم. ولی ازون طرف دچار عذاب وجدان هم شدم که آیا کار درستیه این نوع رویکرد؟ آیا من نباید بهش این اگاهی رو بدم؟ تو اینجور وقتا کار مناسب چیه؟
متوجهم و ممنون که این مساله رو مطرح کردید
وقتی شما مساله ای رو می دونید،چه مقصودی دارید از اینکه بهش نمی گید ؟ آیا برای شما یا فرد ارزشی ایجاد می کنه نگفتن ؟
گفتن و نگفتن شما چه مزایا و معایبی داره ؟
از کجا مطمئن می شید که درست فکر می کنید در مورد اون اشتباه اون فرد ؟
کمی پرداختن به این سوالها میتونه کمک کننده باشه و البته که شاید هنوز هم نیاز به پرسشگری بیشتری باشه تا شما به درک بیشتری در این مساله دست پیدا کنید