استفاده بهینه از آنچه که در اختیار داریم به مثابه قدردانی
اگر پدر یا مادر نیستید فرض کنید پدر یا مادر هستید . در مواقعی که برای فرزندتان چیزی می خرید یا برایش کاری می کنید که ارزشمند است ؛ توقع دارید فرزندتان چه نوع تشکری از شما بکند ؟
آیا می خواهید که از شما تشکر کند ؟
چه نوع تشکری برایتان رضایت بخش است ؟
آیا تشکر کلامی برایتان رضایت بخش است ؟
اگر تشکر نکند چه ؟
آیا خواهان نوع دیگری از تشکر هستید ؟
من ترجیح می دهم فرزندم پیام تشکر آمیزش را به گونه ای به من نشان بدهد که من عمیقا متوجه بشوم که او قدردان آنچه که برایش تهیه کرده ام یا کاری که برایش کرده ام باشد . مثلا اگر وسیله ای برای او خریده ام اگر با اشتیاق از آن استفاده کند ، سعی کند که مراقب آن باشد و به نحو شایسته ای از آن بهره ببرد ؛ برای من دلچسب ترین تشکری است که میتواند انجام دهد .
خالق این عالم را در نظر بگیرید
آیا تشکر کلامی ما به خاطر موهبت هایی که در اختیارمان قرار داده می تواند برای او کفایت کند ؟
آیا خداوند انتظار ندارد که سطح عمیق تری از ادراک را تجربه کنیم و در عمل قدردان و سپاس گزار او باشیم ؟
ما به عنوان رهبر زندگی خودمان چه انتظاری از اجزای زندگیمان داریم ؟
آیا میزان قدردانی و سپاسگزاری خودمان را کافی و رضایت بخش ارزیابی می کنیم ؟
آیا از خالقمان ، از پدر و مادرمان ، از همه آنچه در این عالم در اختیارمان قرار داده شده ؛ آن گونه که شایسته است و آنگونه که خودمان می پسندیم تشکر می کنیم ؟
آیا تشکر کردنمان آنقدر عمیق و عملی هست که دست کم خودمان را راضی کند ؟
آیا ممکن است قدردانی ما باعث شود مخاطب ما مشتاقانه تر و سخاوتمندانه تر برایمان کاری کند ؟
مخاطب این تشکر ممکن است خداوند ، طبیعت ، روزگار ، آدمها یا … باشند
هر که میخواهد باشد
اگر کمی تلاش کنیم که میزان قدرشناسی و تشکرمان را بیشتر کنیم، چه اتفاقی برایمان می افتد ؟ چه تفاوت هایی را تجربه خواهیم کرد ؟
قدردانی هایمان را وسعت و عمق ببخشیم
استفاده بهینه تر از آنچه که در اختیار داریم بی شک قدردانی مان را عمیق تر می کند