از کتاب خیره به خورشید نگریستن – قسمت سوم تصور زندگی دوباره
در این مطلب چند پاراگراف از کتاب خیره به خورشید نگریستن نوشته اروین د.یالوم را نوشته ام
قسمت اول رویارویی با مرگ و قسمت دوم اثر بخشی است
این گزیده نویسی بر اساس دیدگاه شخصی من انجام شده و قطعا برای فهم کامل روند و جانِ کلام کتاب خواندن آن ضروری است .
در هر سه قسمت این گزیده ها بیشتر از آنکه به مرگ پرداخته شده باشد ، به اهمیت زندگی با وجود ترس از مرگ و البته سایر دغدغه های وجودی پرداخته شده است و به نوعی رهنمونی است برای ما که بهتر زندگی کنیم .
شما در حال خواندن قسمت سوم و آخر این گزیده هستید
زرتشت چنین اندیشه ای را مطرح کرده است :
اگر قرار بود دوباره و دوباره عینا همان زندگی را تکرار کنید ، چگونه این قضیه شما را تغییر می داد ؟
جملات ناامید کننده زیر اولین توصیف اوست از تفکری آزمایشی در مورد بازگشت به زندگی
من ( یالوم ) این جمله ها را با صدای بلند برای مراجعینم می خوانم
شما هم با صدای بلند برای خودتان بخوانید :
” چه می کردید اگر روزی یا شبی روحی پلید و شیطانی تنها ترین تنهایی شما را بشکافد و بیاید و بگوید : یک بار دیگر و بی شمار بار دیگر ، باید این زندگی را که الان داری و زندگی ای که تا کنون کرده ای باز هم تجربه کنی و هیچ چیز جدیدی در آن نیست ؛ فقط هر درد و خوشی و هر فکر و هر آه و هر چیز کوچک و بزرگ ناگفتنی در زندگی ات دوباره با همان ترتیب و سلسله مراتب به تو باز می گردد . حتی این عنکبوت و این مهتاب که میان درختان است و حتی همین لحظه و خود من “
تصور دوباره زندگی ، عینا همان زندگی ، آزار دهنده است و راه حل کوچکی در شوک درمانی وجودی است . اغلب مثل تجربه ای بیدار کننده است که مستی را از سر کسی می پراند و راهنمای انسان می شود تا بداند که واقعا چگونه باید زندگی کرد . آگاهی شما را بالا می برد و متوجه می شوید که یکبار به این دنیا می آیید و باید خوب زندگی کنید و تا جایی که ممکن است کمتر پشیمانی به بار آورید .
اگر شما هم این آزمایش را انجام دادید ( جملات ) و احساس کردید که این افکار ، دردناک و غیر قابل تحمل هستند ، یک تفسیر آشکار وجود دارد ؛ شما معتقدید که خوب زندگی نکرده اید .
سپس من با طرح چنین سوالاتی جلو می روم :
شما چگونه خوب زندگی نکرده اید ؟
چه چیز هایی در زندگی مایه تاسف و پشیمانی شما بوده است ؟
و در ادامه این سوال را می پرسم ، سوالی که می تواند بالقوه زندگی را عوض می کند :
الان در زندگیت چه کاری می توانی انجام دهی که یک یا پنج سال دیگر وقتی بر می گردی و به عقب نگاه می کنی ، از انبوه پشیمانی و افسوس نترسی ؟ به عبارت دیگر آیا می توانی راهی پیدا کنی که بدون تاسف و پشیمانی زندگی کنی ؟
تازمانی که برای خوب زندگی نکردنتان به دنبال دلیلی خارج از خود می گردید ، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نخواهد داد .
شما و فقط شما مسئول وضعیت زندگیتان هستید و تنها شما توان تغییر آن را دارید . حتی اگر شما تحت فشار دیگران و موانعی خارج از خود هستید ، باز هم حق استفاده از انتخاب های مختلف را دارید و می توانید فرصت پیدا کردن راه های متفاوت برای مواجهه با آن موانع را به خود بدهید .
نیچه دو جمله مثل سنگ خارا دارد که در مقابل فرسایش زمان مقاومت کرده اند :
یک : همانی شو که می توانی بشوی
دو : هر آنچه مرا نشکد ، قوی ترم می کند
