آنچه که مطمئن شده ام این است که در من و در وجود همه انسان ها قوه ای وجود دارد به نام مقاومت درونی !
اگر چه این قوه ، بی شک از بخشی از مغز فرمان می گیرد اما خوب مانند خلاقیت چندان قابل اندازه گیری نیست و نمی توان آن را به تنهایی مشاهده و بررسی کرد .
اگر به شما بگویند خلاقیت را برایم تعریف کن احتمالا می توانید آنرا تعریف کنید ، اما اگر بگویند تو چقدر آدم خلاقی هستی به این سادگی ها نمی توان برایش مقداری کمی در نظر گرفت . نمی توانیم بگوییم که فلان شخص مثلا صد واحد خلاق است و شخص دیگری نود واحد !!
اما آنچه مسلم است این است که خلاقیت در وجود همه ما هست و ما از آن بهره می بریم .
شاید نتوان به دقت گفت که خلاقیت از کدام بخش مغز ما تولید می شود ، اما نمی توان وجودش را هم انکار کرد !!
مقاومت درونی هم درست مثل خلاقیت است .
نمی توان به دقت آنرا اندازه گیری کرد و طبیعتا نمی توان مقدار مقاومت درونی شخصی را با شخص دیگر به طور دقیق مقایسه کرد !!
همچنان که مقاومت را نمی توان اندازه گیری کرد ، قابل تعریف و غیر قابل انکار است !!
خودتان را در هر کدام از شرایط زیر تصور کنید
– در زمانی که قرار است کاری را انجام دهید با وجود اینکه وقت هست و می توانید آنرا انجام دهید ، خودتان را توجیه می کنید که کارتان را به وقت دیگری موکول کنید !
– وقتی ایده جدیدی دارید و با شوق زیادی می خواهید انجامش بدهید اما به زودی از انجامش منصرف می شوید آن هم نه بخاطر بد بودنش بلکه بخاطر اینکه فکر می کردید انجامش ساده تر از این حرف هاست و حالا که با سختی های اولیه انجامش مواجه شده اید ترجیح می دهید آن را رها کنید.
– در هنگام درس خواندن خاطراتی به ذهنتان می رسند که سالها بود فراموششان کرده بودید !!
– به هنگام کار ( در محل کارتان ) یادتان می افتد که فلان کار را در خانه باید انجام می دادید که ندادید ، وقتی به خانه می روید به جای انجام آن کار انجام دهید به کار هایی فکر می کنید که سر کار باید انجام می دادید و نداده اید !!
– درست موقع انجام یک کاری که نیازمند تمرکز است گرسنه تان می شود ، هوس می کنید آب بخورید ، خوابتان می گیرد ، یادتان می افتد که به دوستی زنگ بزنید یا پیام بدهید و …
اگر شما هم حداقل یکی از این شرایط را تجربه کرده اید بدانید که تنها نیستید ، همه آدمها چنین تجربه هایی دارند !
من هم همه این ها را بار ها و بارها تجربه کرده ام !
آن قوه ای که در این شرایط در ما فعال می شود و مثلا موقع درس خواندن احساس گرسنگی یا تشنگی در ما ایجاد می کند مقاومت است .
پدیده ای که متعهد شده ما را از انجام کار هایی بازدارد که نیاز مند دقت ، تمرکز و به طور کلی صرف انرژی بیشتری است !!
وقتی کتاب می خوانیم گرسنه می شویم چون مقاومت درونی تلاش می کند ما کاری را انجام دهیم که راحت تر است و به صرف انرژی کمتری نیاز دارد !
خوردن خیلی راحت تر از کتاب خواندن است و در مقایسه با کتاب خواندن نیاز چندانی به تمرکز و صرف انرژی ندارد !!
مقاومت در درون همه ما هست
مقاومت را نمی توان اندازه گیری کرد اما تقویت و تضعیف پذیر است !!
همچنان که خلاقیت می تواند قوی تر شود یا ضعیف و ضعیف تر شود .
برای اینکه بتوانیم مقاومت های خودمان و نحوه کارکرد و ساختارشان را بهتر بشناسیم و بتوانیم راهکار های مناسب و مفیدی در زمان حضورشان بیابیم ، می توانیم از کوچینگ بهره ببریم .